چرا هر بار که می بینمت...دوباره به تو دل می بازم...
و چرا هر دفعه که چشمانت را می بینم...چشمانم در به در می شوند...
شقایق من...
چرا هر چه می نویسم...باید از کنار تو بگذرم...
تا در میان خاطره ها آواره نشوم...
گل زیبای من ...غنچه شعرهایم...نفس زندگی من...
دوباره در میان نگاهم ظاهر شو...این بار میخواهم...دنیایی رنگارنگ با چشمانت بسازم...